من و پروانه
پا برهنه به قافله ی نا معلوم می روم!
با پاهای کودکی ام!
عطر برگه ها!
محسور سایه ی کوه
که می برد با خود رنگ و نور را!
پولک پای مرغ!
کفش نو!
کیف نو!
و جهانِ هراسناکِ کهنه!
آهِ سوزناک سگ!
سالهای سال است که به دنبال تو می دوم!
پروانه ی زرد!
و تو از شاخه ی روز به شاخه ی شب می پری
و همچنان...!
زنده یاد استاد حسن پناهی
قشنگ بود.
به منم دوستداری سر بزنی؟
عیدت پیش پیش مبارک
وبلاگ جالبی دارین به ماهم سر بزنین
اگه خوشت اومد بگو تبادل لینک کنیم