دلمان که میگیرد
تاوان لحظه هائیست
که دل می بندیم
نترس از هجــــــــــــــــوم حضورم
چیزی جز تنهایی با من نیســـــــــــــــــت
مهربانی
تزئین لحظه هاست
برای مهربانیت
جوابی جز دوست داشتن ندارم
در مهربانی همچون باران باش
که در ترنمش علف هرز و گل سرخ یکیست
حالا که آمده ای ، چترت را ببند
در ایوان این خانه
جز مهربانی نمی بارد
یه حساب تو دلتنگی هات برام باز کن
شاید برنده کل دلتنگی هات شدم
این بار دلم نه براے آدمے ...
نه براے ملکے ...
نه براے عشقے ...
نه براےچیزے ...
که دلم براے خودم تنگ شده است
میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه
حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار
کنم